سفارش تبلیغ
صبا ویژن

از یه دخترایرونی

صفحه خانگی پارسی یار درباره

نبودن تو.....

و هجوم افکارات پراکنده ی منشأ گرفته از خاطرات نبودنهایت ، زندگیم را تماماْ تیره و تار می سازد.

احساسی ناشناخته ، احساسی که هرگز تجربه اش نکرده ام ، احساسی تلخ و تاریک ....

همین !

همین یک سطر توصیفی برای احساسم بود ، سطر کوچکی که معنی اش دریاییست.

قطره های اشکی که پی در پی خودشان می آیند و می روند پی کارشان !

بدون هیچ بیننده ای ، بدون هیچ داننده ای .....

حتی تو !

تو هم هرگز نخواهی فهمید نبودنت مرگ است ، مرگی برای من ، منی که دیوانه وار دوستت داشتم ، دوستت دارم و دوستت خواهم داشت !

من و آن اتفاق غم انگیز در جاده ای با دو خط ، نه موازی ، بلکه شیبدار در حال حرکتیم ، حرکت به سوی وصل...

مرا بفهم ، عشقم را .... تمام احساسهای خوبم را .... همه را بفهم !

ای تو تنها امیدم !

ای تو معشوق یکی یکدانه ام !

حواست کجاست ؟! من با توام ، با تویی که بودنم با بودنت ارتباطی عمیق دارد ، با تویی که بودنت دلیل محکمیست برای جاری شدن زندگیم به سوی نهایتی همگانی !

مرا دریاب ، من محتاجم به تو!

من در قفس آهنی تنهایی محبوسم ، ای بهانه ...
برای حمایت از من کلیک کنید و عدد 5 رو انتخاب کنید