در آن دقايق پر اضطراب پر تشويشرها ز شاخه بر امواج بادها مي رفت به رودها پيوست و روي رود روان رفت برگ مرگ انديشبه رود زمزمه گر گوش كن كه مي خواند سرود رفتن و رفتن و برنگشتنها
دوست مهربانم سلام
اومدم بگم آپديتم
خوشحال مي شم باز هم رد پاي سبزتون را بر کلبه کوچکم ببينم