• وبلاگ : <-------عشق^شعر^نفس-------->از يه دخترايروني
  • يادداشت : مرگ بابا بزرگترين غم من
  • نظرات : 20 خصوصي ، 92 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + نازنين 


    سلام سوسن جان من الان اتفاقي به وبلاگت رسيدم واقعا اين اتفاقي که برات افتاده کمرشکنه

    منم درکت ميکنم چون خودمم 8 ماهه بابامو از دست دادم همه ي کسايي که بابا ندارن هم دردن اما مطمئن باش دردي رو که من واسه از دست دادن بابام کشيدم هيچکسي نکشيده

    صبح خواب ديدم که بابام ميميره اما به خاطر اينکه هيچ دردو مشکلي نداشت اين خوابو طول عمرش تعبير کردم کلي باهاش شوخي و بازي ميکردم اما زماني که واسه رفتن به عروسي حاضر ميشديم بابام حالش بد شد . باباي من رو دستاي خودم فوت کرد من خودم با دستاي خودم اعلاميه هاي بابامو پخش کردم

    باباي من وقتي لباشو باز کرد که باهام حرف بزنه فقط چند قطره اشک از چشاش جاري شدو تنهام گذاشت

    اينارو گفتم سوسن جان تا بدوني که تنها نيستي . شبه جمعه ها حتما براش فاتحه بخونو با خيالش بخواب مطمئن باش به خوابت ميادو خواسته هاشو بهت ميگه