ديدي آخرش من و گذاشت و رفت از زمين قلبم رو بر نداشت و رفت ديدي آخرش من و ديوونه كرد واسه رفتن همينو بهونه كردديدي اون وعده هايي كه رنگي بود تمومش فقط واسه قشنگي بود ديدي اون كه دلم و بهش دادمرفت و از چشماي نازش افتادم ديدي اوني كه مي گفت مال منه دم آخر نيومد سر بزنه
سلام
بابا شما هم كه دير به دير آپديتي شدين
قديما خيلي فعال بودين كه چي شده
اما خب كارتون عالي بود
موفق باشي
ياعلي
شاعردريا.................
هر جا اسم شعر ببينم جذبش ميشم
وبلاگ قشنگي دارين
قالبتون خيلي نازه!
اين شعر رو هم با اينكه قبلا شنيده بودم اما خيلي جالبه
موفق باشين
سلام:
غم از ديت دادن بابا سخته مي دونم ولي يك سر يه وب من بزن و مطالبو بخون نظرت نسيت به مرگ تغيير مي كنه برام نظر بذار
من سارا را دوست دارم
وبلاگ خوبي داريد خيلي خوشم اومد
دوست داريد به هم لينك بديم ؟
منتظرم . . .
سلام سوسن عزيزم
بازم بهت تسليت مي گم عزيزم
مي دونم درد سنگينيه
چون كشيدم عزيزم
اميدوارم خدا مامانت رو واست نگه داره و صد سال سايه پرمهرش بالاي سرت باشه عزيزكم
يا حق.......
چه زيباست آفريدن در عين نبودن
خيلي زيبا نوشتي
به منم يه سر يزن خوشحال ميشم
باي
khoshalam ke dobare bargashti
ziba bod
movafagh bashi
]bye
نوشته شما با لوگوي وبلاگتون سازگار نيست شما در نوشته خودتون اشاره كرديد به اينكه :
من ملك بودم وفردوس برين جايم بود
آدم آورد در اين دير خراب آبادم
ولي در لوگوي وبلاگتون به كوچكترين وشايد حقير ترين بعد انسان ومخصوصا زن اشاره كرديد كه اون بعد جنسي است .
به هر حال موفق باشيد
مهدي