دست من بوي گلي را ميداد
زود حبسم کردند
اتهامم بستند
اتهامم هوس چيدن گل
من نگفتم به کسي
دست من بوي تو داشت
دستم عطر آگين بود
و نفهميد کسي
سر پنهان مرا
با گلي بنشستم
باغبانش بودم
و نچيدم گل را
اديب