سفارش تبلیغ
صبا ویژن

از یه دخترایرونی

صفحه خانگی پارسی یار درباره

شب را دوست دارم !

    نظر

شب را دوست دارم !
   چون دیگر رهگذری از کوچه پس کو چه های شهرم نمی گذرد تا سر گردانی
   تا سر گردانی مرا ببیند .چون انتها را  نمی بینم
.تا برای رسیدن به آن اشتیا قی
 نداشته باشم
شب را دوست دارم
    چون دیگر هیچ عابری از دور اشک های یخ زده ام را در گوشه ی چشمان
 بی فروغم نمی بیند
شب را دوست دارم  :  چرا که اولین بار تو را در شب یافتم
از شب می ترسم    :  تو را در شب از دست دادم.
از شب متنفرم  ، به اندازه ی تمام  عشق های  دروغین
با آفتاب قهرم ، چرا شبها به دیدارم نمی آید؟
نمی آید تا با دست هنر مندش سا یه ی تو را بر دیوار خیالم نقش زند و مرا به
بودنت دلخوش سازد
شاید آفتاب با من قهر است؟؟
آ ن روز که تو در کنارم بودی ، هرگز به آ فتاب سلام نکردم ، هرگز به روی  
شب لبخند نزدم. و برایش دستی تکان ندادم.
این مجازات تمام لحظه هاییست که همه ی دنیا را در تو میدیدم

و تو را در تمام دنیا

یه ترفند برای افزایش بازدید شما !!!کلیک کنید


قسمت!!!!!!!!!!!!!

    نظر

همیشه برای دیدنت لحظه شماری می کردم
 ولی حالا که لحظه ها نمی خواهند شمرده شوند من چه کنم
من همیشه منتظر روزی هستم که دست تو در دست من باشد
ولی حالا که خدانمی خواهد نمی دانم چه کنم
بذار قسمت یا بخت  یا هر چی که اسمشو بذاری 
هر چه می خواهد بر سر ما بیاورد
دوست داشتم سرنوشت من به غیر از این بود
من از جدایی و تنهایی در هراسم
آخه بی تو من دیوونه می شوم...
باور نداری

فکرشوکن یه شب باهم یه گوشه ای تنها باشیم
 با چارتا دیوار و یه سقف جدا ازاین دنیا باشیم
من باشم وتوباشی و یه جفت دلهای بی قرار
 فرصت خوب انتقام ازلحظه های انتظار
 فکرشوکن عروسکم به اون شب پرالتهاب
چشماتوروی هم بذار امشب به یاد من بخواب
 فکرشوکن دستای من روقلب توجون بگیره
دل,دل بی قرارتو توسینه آروم بگیره
 نه ساعتی باشه که شب سربره وتموم بشه
 نه هیچ کسی سربرسه ثانیه ای حروم بشه
                  هرگزندیدم به گلی لبخند زیبای تو را 
                                      
  هرگز نمی گیرد کسی در قلب من جای تو را

سری هم به این وبلاگ بزنید با هاله


پرنده؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

پرنده بر شانه های انسان نشست.
انسان با عجب رو به پرنده کرد و گفت:
اما من درخت نیسم.تو نمی توانی روی شانه ی  من آشیانه بسازی.
انسان خندید و این به نظرش خنده دار ترین اشتباه ممکن بود.
پرنده گفت:راستی چرا پر زدن را کنار گذاشتی؟؟
انسان منظور پرنده را نفهمید و باز هم خندید.
پرنده گفت:نمی دانی در آسمان چقدر جای تو خالیست.
انسان دیگر نخندید.انگار ته خاطراتش چیزی را به یاد آورد.
چیزی که نمی دانست چیست.شاید یک آبی دور.یک اوج دوست داشتنی...
پرنده گفت:غیر از تو پرنده های دیگری را هم می شناسم که پر زدن یادشان رفته
درست است پروازبرای پرنده ضرورت است امااگر تمرین نکند فراموش می شود           
انسان رد پرنده را دنبال کردتا اینکه چشمش به یک آبی بزرگ افتادو
یاد آورد که روزی نام این آبی بزرگ بالای سرش آسمان بودو
چیزی شبیه دلتنگی توی دلش موج زد.آن وقت خدا بر شانه های کوچک انسان دست گذاشت و گفتا و دو بال آفریده بودم؟ زمین و آسمان هر دو برای تو بود اما
تو آسمان را ندیدی.راستی عزیزم
                       بالهایت را کجا گذاشتی؟
انسان دست بر انه هایش گذاشت و جای خالی چیزی  را احساس کرد
آن وقت رو به خدا کرد و گریست....
  


تشکر

    نظر

سلام خدمت همه ی دوستان گلم با تشکر از همه ی کسانی که از طریق کامنت و پی ام و آف مرا تسکین دادند اگر همدردیهای شما عزیزان نبود تحمل این مصیبت برای من خیلی دشوار بود و من طاقت نداشتم و با عرض پوزش از اینکه دیر این مطلب رو نوشتم بازم با تشکر از همه تون

سوسن


مرگ بابا بزرگترین غم من

    نظر

سلام خدمت همه ی دوستان عزیزم
امروز 8 روز از مرگ بابام میگذره و من در بدترین شرایط ممکن قرار گرفتم بخدا بزرگترین غم زندگی ام رو دارم پشت سر میگذارم ترخدا واسه شادی روح بابام دعا کنید

______________


چند خط عاشقانه!!!!

    نظر

سلام خدمت همه دوستان گلم عزیزانی که میان تو کامنت ها از کلمات زشت و نا سایشت استفاده میکنن اینو بدونن که فقط فرهنگ خانوادگی شان را به رخ میکشن

    آدما فکر میکنن که گل سرخ مظهر عشق و وفا دوستی و صداقته. آدما در خیالشون به گل سرخ به یه جوره دیگه به یه نحوه ی دیگه نگاه میکنند. اما من تو خیالم به گل سرخ مهربانتر از دیگران نگاه میکنم. من گل سرخ را به کسی هدیه میکنم که خودش مظهری از وفا دوستی و صداقت باشه.تا بتونه گل سرخمو درک کنه.بتونه بوی دلنشینشو از ته دل وارد قلب پاکش بکنه...
    *******************************************
    تنهاییم را ورق می زنم کتابیست که انتهایی ندارد ومن در پی سرفصل های آن ولی.... سر فصل هیچ ... نه شماره نه تاریخ و نه حتی نام نویسنده ...... فکر کردم نام خودم را بنویسم... ولی آیا در این تنهایی مقصر منم؟... منم که این دیوارهای بلند را دور خودم کشیده ام ؟ یاتویی که تنهایم گذاشتی و گفتی پی خویشم بروم.... تویی که هر روز با یک شاخه گل سرخ بدیدارم می آمدی ... و پس از آن روز دیگر نیامدی مقصر نیستی ؟؟؟
     *******************************************
    اگر باد بودم می وزیدم اگر ابر بودم می باریدم، اگر مهر بودم می تابیدم، تا بدانی دوستت دارم
    اگر ابر بودی به انتظار اشکت می نشستم، اگر مهر بودی در پرتو ات خود را گرم می کردم، اگر باد بودی چون برگ خزان خود را بدستت می سپردم، اگر خدا بودی به تو ایمان می آوردم تا بدانی دوستت دارم 
    اگر هیچ بودی از تو ابر سپیدی می ساختم، از تو خورشید با شکوهی بوجود می آوردم، تو را نسیم ملایمی می کردم از تو خدایی بزرگ می ساختم، تا بدانی که فقط تو را دوستت دارم 
    انتظار دیدن تو کوله باری سنگین است که به دوش می کشم ... انتظار شیرینی است ... دردیست که دوستش دارم !!! غمی است که رنجم می دهد ... غمت را هم دوست دارم
       ** *******************************************
    ۱۰۰۰بار۹۰۰جمله عاشقانه را در ۸۰۰ جای مختلف به ۷۰۰ زبان پیش ۶۰۰نفر مطرح کردم ۵۰۰نفر آنها ۴۰۰ جمله مرا به ۳۰۰ زبان در ۲۰۰ برگ ترجمه کردند ۱۰۰ بار برای تو در ۹۰ روز روزی ۸۰ دقیقه ۷۰ جمله را در ۶۰ دفعه در ۵۰ قطعه روزی ۴۰ مرتبه تکرار کردم ۳۰تای آنها را آموختی پس از ۲۰ دقیقه ۱۰ بار ۹ سوال کردم ۸مرتبه به ۷ سوال من ۶ جواب درست دادی در فاصله ۵ روز ۴ مرتبه تو را به ۳ جای مختلف دعوت کردم ۲ ساعت
خواهش کردم ۱ بار بگویی دوستت دارم

دخترک تنها (سوسن)1


بعضیها....!!!!!

    نظر

اگر نمی توانی بلوطی برفراز تپه ای باشی

بوته ای دردامنه کوهی باش

ولی بهترین بوته ای باش که کنا راه میروید

اگرنمیتوانی درخت باشی بوته باش

اگر نمی توانی بوته ای باشی علف کوچکی باش

وچشم اندازکنار شاهراهی را شادمانه ترکن

اگر نمی توانی نهنگ باشی فقط یک ماهی کوچک باش

ولی بازیگوش ترین ماهی دریاچه !

همه مارا که ناخدا نمی کنند

اما ملوان می توان بود

دراین دنیا برای ما کاری هست

کارهای بزرگ وکارهای کوچکتر

وآنچه وظیفه ماست چندان دورازدسترس نیست

اگر نمیتوانی بزرگراه باشی کوچه راه باش

اگر نمی توانی خورشید باشی ستاره باش

با بردن وباختن اندازه ات نمی گیرند

هرآنچه هستی بهترینش باش

بعضیهابرای رسیدن به یک زندگی راحت عمری زجر میکشند

بعضیها فکرمیکنند پول مغز می آوردوبی پولی بی مغزی

بعضیها برای حفظ پول همیشه بیدارند

بعضیها برای دیدن پول همیشه می خوابند

بعضی ها نان جوانیشان را میخورندوبعضیها نان موی سپیدشان را

بعضی ها صدای آب را ترجمه میکنند

بعضیها صدای دل خودشان را هم نمی شنوند

بعضی ها ابتذال را با روشنفکری اشتباه میگیرند

بعضیها ...................

دوستان عزیز من جواب تبادل ها رو اخر هر ماه میدم هر کس لوگو  و لینک من رو گذاشته  --اخر ماه می تونه لوگو و لینک خودش رو تو وبلاگ ببینه دوستانی که کامنت میذارن و من نمیتونم جواب بدم شرمنده بخدا اصلآ وقت ندارم در ضمن بعضی از دوستان از سایتم پرسیده بودند بدلیل مشکلاتی سایت سوسنک ذیگه بالا نمیاد الانم مشغول ساخت یه سایت جدیدم حالا ببینم چی میشه بازم از همتون ممنونم که اینقد به وبلاگ خودتون لطف دارید من همه رو دونه به دونه خوندم واقعآ ممنونم اگه خدا هم بخواد میبخوام قسمت عکس موزیک و سرگرمی رو به زودی تو سایت بذارم دیگه وقتتون رو نمیگیرم (سوسن)1